کارشکنى؛ شاید این بهترین واژه در توصیف شرایط کنونى تیم پرسپولیس باشد و حالا پس از ۲ شکست متوالى، زمزمه هایى مبنى بر کارشکنى از سوى گروهى از بازیکنان شنیده مى شود. بازیکنانى که بازى نمى کنند و روى نیمکت قرار دارند، با سرمربى تیم یکدل نیستند و تلاش مى کنند تا مصطفى دنیزلى ناکام بماند و به واقع با گل آلود کردن آب، دنبال شرایط بهترى مى گردند

کم کم مصطفى دنیزلى هم مقابل این جریان موضع جدى ترى اتخاذ مى کند و پس از آنکه مى بیند اخراج و بیرون کردن آنها چاره ساز نیست، مقابل مطبوعات زنگ خطر را براى آنها به صدا درمى آورد.

دنیزلى که از شکست تیمش ناراحت است و رفتار برخى از بازیکنان را طبیعى نمى بیند، پیش خودش حتماً کلى فکر کرده تا یک جمله مهم را در سالن کنفرانس مطبوعاتى به زبان بیاورد. سرمربى پرسپولیس سرانجام از یک واقعیت پرده برمى دارد: برخى از بازیکنان پرسپولیس، یار کمکى تیم حریف بودند!

این کارشکنى ها که اتفاق تازه اى نیست و منحصر به فوتبال ایران هم نمى شود ، از روزى در پرسپولیس آشکار شد که شنیدیم یک دلال با مربیان لیگ برترى تماس مى گیرد و به آنها مى گوید: مقابل پرسپولیس برایتان همه کار مى کنم... بازیکن دارم که پنالتى بدهد، کم کارى کند، اخراج شود ... اگر تاکتیک آنها را بخواهید، مو به مو و جزء به جز برایتان مى آورم... حتى مى توانم ترکیب و سیستم بازى و برنامه تمرینات یک هفته اخیر پرسپولیس را به شما بدهم.

این در واقع اولین نشانه کارشکنى در پرسپولیس بود؛ البته بعدها شنیدیم که یکى از بازیکنان پرسپولیس در بازى مقابل ابومسلم به بازیکنان حریف مى گوید که بیایید جلو و به ما گل بزنید!

وقتى این جمله را مى شنویم، یاد صحنه اى از بازى پرسپولیس ـ ابومسلم مى افتیم که عرفان اولروم به سمت دروازه پرسپولیس مى رود و یکى از بازیکنان پرسپولیس به جاى آنکه او را تعقیب کند، تکل از پشت مى زند که البته اولروم زمین نمى خورد و چند قدم جلوتر ضربه اش را مى زند که گل ابومسلم رقم مى خورد.

شاید تصور شود که کریم باقرى هم جزو این جریان خرابکار است و در بازى مقابل پیکان پنالتى را به عمد خراب کرده است اما کریم باقرى کارى به این کارها ندارد و به عنوان یک بازیکن قدیمى همواره تلاش کرده تا پرسپولیس نتیجه بگیرد. در واقع باید نگاهمان را به سمت نفراتى بچرخانیم که پس از هدر رفتن پنالتى کریم، کم مانده بود سرشان به میله بالایى نیمکت ذخیره برخورد کند و از شدت شوق چنان بالا پریدند که در طبقه دوم ورزشگاه آزادى دیده شدند. باید نگاهمان را به سمت بازیکنانى بچرخانیم که پس از حضور حسین کعبى احساس خطر کرده اند و خیال مى کنند که دنیزلى اعتقادى به آنها ندارد.

وقتى این بحث را مقابل دنیزلى مطرح مى کنیم و از او مى خواهیم که در این باره اظهارنظر کند، فقط به یک جمله برخورد مى کنیم. سرمربى تیم پرسپولیس هیچکدام از حرف هاى ما را تکذیب نمى کند و فقط یک جمله را مى گوید: شما که از این داستان ها خبر دارید چرا آن را نمى نویسید که مردم هم بدانند ... من درباره بازیکن خاصى صحبت نمى کنم.

در واقع دنیزلى بى میل نیست که با رسانه اى شدن این ماجرا، برخى از بازیکنان احساس خطر کنند. دنیزلى یک اتفاق عجیب را در تیمش مى بیند.
او به ماجرایى اشاره مى کند که در ابتداى گزارش به آن اشاره کردیم. ماجراى دلالى که براى حریفان پرسپولیس کار مى کند. سرمربى پرسپولیس مى گوید: براى ما خیلى عجیب است که حریفان ما از سیستم، تاکتیک و ترکیب ما اطلاع دقیق دارند... انگار یک هفته مداوم در تمرینات ما حاضر بوده اند و مى دانند که مقابل ما باید با چه تاکتیکى بازى کنند.

از همان دقیقه اول جورى بازى مى کنند که انگار آنالیز دقیق پرسپولیس را در اختیار دارند ... این در حالى است که تمرینات ما پشت درهاى بسته انجام شده و حتى خبرنگاران هم تمرینات ما را ندیده اند اما فردایش که روزنامه ها را مى خوانم، همه چیز تمرین در مطبوعات نوشته شده است.
به نظر مى رسد باید منتظر واکنش جدى ترى از سوى دنیزلى و مسؤولان پرسپولیس باشیم. بازیکنانى در کار دنیزلى کارشکنى مى کنند که لباس پرسپولیس برایشان گشاد است و روزى که به این تیم آمدند، موجب حیرت همگان شدند.

اگرچه واحدى نیکبخت در مصاحبه اش عنوان مى کند که ۳ بازیکن نمى خواهند که پرسپولیس نتیجه بگیرد ولى تعداد نفراتى که در کار مربى کارشکنى مى کنند، بیش از ۳ نفر است. آنهایى که از جدایى استیلى ناراحت شدند و با جریان بیرونى مخالف دنیزلى، رابطه اى نزدیک دارند و تلاش مى کنند در راستاى اهداف آنها قدم بردارند.لابد حالا از ما مى پرسید که چه کسانى هستند؛ نمى توانیم از بازیکنان پرسپولیس اسم ببریم اما مى دانیم که در فلان تیم «د.س»، «الف.الف»، «ش.ر» و «دال.ر» و ... در کار سرمربى کارشکنى مى کنند؛ گرفتید؟